جذابیت (قسمت اول)
به نام زعیم زبان آشنا سلام و درود خدا برشما
زیبا درزیان هستم مدرس ادبیات و بهبود فردی
درخصوص جذابیت بنا بر این شد که یک مطالبی رو خدمت شما توضیح بدم.
به طور کل واژه جذابیت به معنای قوه‌ای است که هرچیزی رو به جانب خودش میکشه و جذب میکنه.
درخصوص جذابیت از نظر دیدگاه روانشناسی می‌تونم اینطور خدمتتون بگم که اغلب با اون تصوری که مردم دارن متفاوته، درواقع اندیشمندان به این باور رسیدن که جذابیت یک فرد هیچ ارتباطی با چهره ظاهری اون فرد نداره.
انسانهایی هستند که به واسطه همراه شدن با مد روز و کارهای متفاوتی که انجام میدن، میخوان و سعی دارن که خودشون رو جذاب نشون بدن و یا حتی شبیه‌سازی خودشون به افرادی که یه جور مقبولیت عام دارن.
همه این کارها به واسطه این است که انسان جذابی به نظر بیان، اما طبق بررسی‌ها این افراد پس از مدتی نه تنها نتونستن بر جذابیت خودشون اضافه کنن، بلکه اعتماد به نفسشون هم آسیب می‌بینه.
پس این معیار، معیار درستی نیست که فکر کنیم ظاهر یک فرد می‌تونه عامل جذابیتش بشه و اگر چنین ادراکی داریم و اگر چنین افکاری به ذهنمون خطور میکنه، باید به شدت در مقابل این افکار مقاومت کنیم و سعی کنیم این باورهای غلط ارزش‌های حقیقی رو زیر سوال نبره. درحال حاضر، علم روانشناسی مشخص کرده که اونچه که باعث میشه افراد جذاب به نظر برسن چهره درونی اونهاست نه چهره بیرونی.
درواقع جذابیت مثل نوری است که از درون فرد منعکس میشه و تمام وجود فرد رو تحت تأثیر خودش قرار میده، دوستان ما آنچه راکه بر زبان می‌آوریم و حسی که به طرف مقابلمون میدیم باعث ایجاد جاذبه یا دافعه میشه و به دنبال همین جذب و دفع هست که انسانها به هم نزدیک میشن یا دور می‌ا‌‌‌فتن، پس این ربطی به ظاهر افراد نداره.
زمانی‌که ما نظرات و دیدگاه‌های خودمون رو مطرح می‌کنیم، زمانی‌که درک میشیم، زمانی‌که احساس همدلی ایجاد میشه اینجاست که جذب صورت می‌گیره.
اون دسته از دوستانی که در این حیطه مطالعاتی انجام دادن و در این رشته دارن درس میخونن، میدونن که این ثابت شده است و تأثیری که ما نسبت به افراد پیدا می‌کنیم و این باعث جذبمون میشه و به نوعی سعی می‌کینم حالا که یه کسی رو پیدا کردیم مثل خودمونه و مثل خودمون فکر میکنه و مثل خودمون درک میکنه قوه‌ی ادراکش مثل خودمونه سعی می‌کنیم خودمون رو به اون فرد نزدیک کنیم و این ارتباطات عمیق از همینجاست.
در مغز همه ما انسانها یه بخشی وجود داره که مسئولیت احساس جذابیت ما به اون مربوط میشه. وقتی این ناحیه از مغز ما فعالیت بیشتری میکنه شخص می‌تونه با طرف مقابلش احساس همدلی و درک بکنه، اون وقته که درک میشه، اونوقته که درک میکنه اونوقته که جذب مخاطبش میشه، اون وقته که فکر میکنه وجودش با اون فرد یکیه و به نوعی نیمه گمشده‌ی اوست و این اصلا ً هیچ ارتباطی به جنسیت نداره. پس برای اینکه تمایل ما انسانها با یک فردی بر این اساس باشه که، یعنی بر اساس رابطه‌ای سالم و صحیح ایجاد بشه باید به ساختار روانشناسی مغزمون توجه کنیم.
چرا؟
چون این داستان کمک میکنه تا ما به این ادراک برسیم که آیا این رابطه و دوستی دوام و قوام داره یا نداره، پس هرچقدر که ما همدیگرو بفهمیم و درک کنیم جذب هم میشیم، این نتیجه کلام ماست.
همدلی از همزبانی بهتر است
و در اون صورته که اعتماد ایجاد میشه و در اون صورته که این اتفاق رقم بخوره که یک رابطه عمیقی تشکیل بشه و رفته رفته برعمق این رابطه بیشتر بشه افزوده بشه
وقتی که ما با دیگران ارتباط برقرار می‌کنیم دوستان نه بواسطه زیبایی چهره‌شون نه به خاطر قد و قامت و ظواهر موجودشون، بلکه براساس حس درونی که در ما بوجود میاد، درواقع ما یه جوری خودمون رو هم داریم ارزیابی می‌کنیم، یعنی اینکه ما چه قابلیت‌هایی داریم که کشف شده یا نشده و پنهون مونده؛ یعنی اینکه ما چقدر مخاطبینمون یا نزدیکانمون یا کسانی که اصلاً هم لول ما نیستن، ما چقدر به این افراد نزدیکی یا چقدر از این افراد دوریم دوستان ما نباید از درون خودمون غافل بشیم این نکته خیلی مهمه،
اگر ما از درون خودمون غافل بشیم و غفلت کنیم، اونجاست که سقوط می‌کنیم اونجاست که از نظر شخصیتی فرو می‌ریزیم و این حس امنتیت رو از ما می‌گیره و ما نسبت به محیط پیرامون خودمون هم ناخودآگاه یه خشم کاذبی پیدا می‌کنیم که اصلاً دلیلشم نمی‌فهمیم و حالمون بده، آره حالمون بد میشه.
وقتی که توی محیطی هستیم که درک نمیشیم و یا اصلاً طرف رو درک نمی‌کنیم. خب! پس این ارزیابی باعث میشه متوجه بشیم ما جذب چه کسایی میشیم و از چه کسایی فرار می‌کنیم، در واقع به دنبال راه مفری هستیم که در مسیر بعضی از افراد قرار نگیریم، چون اذیت میشیم.
نتیجه مقدمه این بحث این شد که:
ما در ارتباط با افراد اصلاً نباید به ظواهر توجه کنیم، اگرچه ظواهر امر هم مهمه ولی اونقدر مهم نیست که تضمین‌کننده‍‌ی دوام و قوام یک ارتباط و یا یک رابطه‌ای بشه، پس ما یک ادراک جدیدی نسبت به این مقوله پیدا کردیم و این دیدگاه به ما اعتماد به نفس میده که مردم جذب شخصیت ما میشن و نه اینکه جذب چهره‌ی ظاهری ما بشن و هرچقدر ما سعی کنیم. این زیبایی رو از درون در خودمون بیشتر کنیم این زیبایی ماندگار هست و مشروط به زمان نیست و هر چه که از عمرمون بگذره از این زیبایی چیزی کم نمیشه…
امیدوارم که شخصیت یکایک عزیزانم مثل خورشید درخشان بدرخشه و تلألو اون در چهره بیرونیشون آشکار بشه.
زیبا باشید تا زیبا بمانید…
