وعدهی فردا
“از فردا میخوام…”؛ “از امشب قراره…” این جملهها برای شما آشنا نیست؟ شما را به یاد چه چیزی یا بهتر بگم چه کسی میندازه؟
بارها و بارها در طول این سالها به خودمون قول انجام کاری یا ترک عملی رو دادیم که یا به انجام نرسوندیم یا نیمهکاره رهاش کردیم.
خیلی از ما دربارهی چیزهایی که میپسندیم و دوست داریم حرف میزنیم، اما وقتی که زمان عمل میرسه، خیلی سریع و راحت عقبنشینی میکنیم، بدون کمترین زحمت و تلاشی.
روزانه هر قولی که به خودمون میدیم، راحت زیرش میزنیم و اصلا ً ناراحت نمیشیم. در حالی که اگه کسی با ما این رفتار رو داشته باشه نه تنها بسیار ازش میرنجیم و مکدر میشیم، بلکه دیگه رو حرفش حساب نمیکنیم.
به راستی چرا نسبت به بدقولیهای خودمون بیتوجهیم؟
چرا برای خودمون ارزش قائل نیستیم؟
چرا خویشتن دوستی نداریم؟
آری! خویشتن دوستی… .
عزیزان من! خویشتندوستی یک هنر و مهارته و باید این هنر و مهارت رو یاد گرفت.
احترام به خود و دوست داشتن خودمون بسیار نسبت به روابط دیگهمون حائز اهمیته.
حضرت حق فرموده است: “لیس للانسان الا ما سعی” لذا خویشتن را چنان بساز که از تو هر کاری سر بزند زیبنده و سازنده باشد.
بدعهدی
پروردگار در آیه 23 سوره کهف نیز میفرمایند: “و لا تقولن لشیءٍ انی فاعل ذلک غدا “؛ یعنی، ( کار امروز را به فردا میفکن)
جامی شاعرگرانقدر در این خصوص گفته:
خار در دیدهی فرصت مشکن کار امروز به فردا مفکن
از بدقولی و بدعهدی نسبت به خود سخن راندیم. بدقولی و بدعهدی ما شاید نشأت گرفته از الگوهایی است که در اطراف ما بوده و هست.
عزیزانی که رفتارشان به طور مستمر در معرض دید ماست و ما ناخودآگاه از اونا الگوبرداری کردیم و به عنوان رفتار در ما شکل گرفته. لذا قولهایی که به خودمون میدیم از قدرت کمی برخوردارن.
ما به قولی که به دیگران میدیم خیلی مجدانه و سرسختانه عمل میکنیم تا بدقول محسوب نشیم؛ اما سریع زیر قولهایی میزنیم که به خودمون دادیم.
امام باقر(ع): “زنهار از افکندن کار امروز به فردا؛ زیرا این رفتار همچون دریایی است که باعث نابودی افراد میشود.”
دوستان! داستان اینه که وقتی ما به خودمون قولی رو میدیم، اگه این قول و تعهد برامون اهمیتی داشته باشه سر قولمون میمونیم و حتماً انجامش میدیم. پس اهمیت موضوعی که در موردش فکر میکنیم و برنامه میریزیم باید بسیار بالا باشد. تنها در آن زمان هست که متعهدانه تعهدمون انجام میشه. اما وقتی که موضوع از اهمیت بالایی برخوردار نباشه و تعهدی برای انجامش نداشته باشیم، این بدقولیها تکرار میشه.
میدونید علتش چیه؟ علتش اینه که ناخودآگاهمون با توجه به سوابق رفتاری ما میدونه که برنامهریزی ما خیلی هم جدی نیست و فقط حرفیه که زده شده، لذا توجهی به برنامهها و اهدافمون نمیکنه.
خب! حالا فهمیدیم مشکل چیه؛ چارهی کار چیه؟
عجله نکنید. صبور باشید تا بهتون بگم. من خیلی به این اعتقاد دارم که اگه انسان بخواد کاری رو واقعاً به انجام برسونه، یک راهحلی برای انجامش پیدا میکنه، ولی اگه نخواد کاری رو انجام بده بهانهای برای انجام ندادنش پیدا میکنه.
از ناخودآگاه سخن گفتیم. میخوام یه کم در مورد بیشتر حرف بزنم. اگه به طور مثال، روزانه یک ساعت مطالعه داشته باشید، ولی از فردا قصد کنید 1 ساعت و 45 دقیقه مطالعه کنید، رأس همون 1 ساعت از مطالعه خسته میشید. در نهایت آدرنالین مغز شاید یک ربع هم بتونه به ما کمک کند که ادامه بدیم، اما بیشتر از اون خسته میشه و کار رو رها میکنه.
میدونید چرا؟ بله درست حدس زدید. چون بدن ما اونطوری برنامهریزی میکنه که با آن برنامه راحتتره. لذا ناخودآگاه، کار رو رها میکنه و دیگه جدی نمیگیره…
یاران! ناخودآگاه ما در خصوص تمامی اهداف و برنامههای زندگی ما براساس تجربیات گذشتهی ما تصمیمگیری میکنه.
امام علی (ع) نیز فرمودند: “هر کسی فرصت را از زمانش به تأخیر انداخت، مطمئن باشد که آن را از دست میدهد.”
به گفتهی سعدی:
دی رفت و فردا همچنان موجود نیست در میان این و آن فرصت شمار امروز را
بر این اساس، به تأخیر انداختن امور، نه تنها فرصت گرانبها و زودگذر عمر را از ما میگیرد، نقشهها و آرزوهای زندگی ما را نیز بر باد میدهد و جز ناکامی و نومیدی چیزی به جای نمیگذارد.
پیامبر(ص): ای اباذر زنهار که بر اثر آرزو، کار امروز را به فردا فکنی؛ زیرا که تو در امروز به سر میبری نه در فردا؛ چه اگر فردایی در کار نبود به خاطر کوتاهی کردن در کارهای امروزت پشیمان نشوی.
اهمالکاری
از نظر روانشناسی، اهمالکاری یا تنبلی؛ یعنی، انجام کاری را که قصد داریم انجام دهیم به زمان دیگری موکول کنیم.
این رفتار، رفتاری بسیار ناپسند و نامطلوب است و پیامدهای ناخوشایندی هم در زندگی شخصی و حرفهای ما خواهد گذاشت. در حقیقت پیامد تأخیر در امور، بویژه امور مهم، برای خود فرد بسیار رنجآور است.
از نظر آماری این بیماری طیف بسیاری از افراد جامعه را درگیر خود نموده است و بسیار نادرند افرادی که دوراند از این عادت ناپسند.
این رفتار نامطلوب به تدریج به صورت عادت در میآید، که علاوه بر زیانبار بودن از نظر اعمال و کارها موجب شرمساری و بیزاری از خویشتن نیز میشود.
دلیل تراشیدن و بهانههای واهی آوردن برای انجام ندادن یا به تأخیر انداختن کارها، عادت بسیار بدی است که این عذر و بهانه و این بیماری را تقویت میکند.
دوستان! در برابر هدفی که برای آدمی به دقت مشخص نشده، نمیشه انتظار رفتار مشخصی داشت. در واقع این مسامحهکاری به نوعی خود را فریفتن است که فرصت انجام کار را به بعد موکول میکنیم. لذا باید این خودفریبی را متوقف کنیم.
راهکارها
- فقط شروع کن.
میگنکاری که شروع بشه، کاری است که نصفش انجام شده.
- هدف را واضح کن.
از اول بدونید چی میخواهید.
به قول گراهام بل: “تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام میدهید، متمرکز کنید.”
- دشمنانِ موفقیت را بشناسید و از بین ببرید.
حالا هر چیزی یا بودن با هر کسی میتونه باشه.
این یک رهنمود عمیق است، پس خوب به خاطر بسپار:
“هرگز کاری را که امروز قادر به انجام آن هستی به فردا مگذار، زیرا امروز همان فردایی است که دیروز در انتظار آن بودی.”
با عادت کردن به اینکه کار امروز را به فردا واگذار کنی، کاری از پیش نخواهی برد و هرگز طعم خوش موفقیت را نخواهی چشید.
از برایانتریسی نقل شده: :”یکی از راههای غلبه بر مسامحهکاری این است که فرض کنیم تنها یک روز فرصت داریم تا کارهایمان را انجام دهیم.”
لذا باید دانست، شاید هیچ وقت فردا فرصتی برای جبران امروز نداشته باشیم، پس روی امروز متمرکز شویم.
پس ای عزیز!
هٌش باش که هر که نظم دارد داند عملش، امل برآرد
در لحظه به کارتان درآیید و انجام عمل به بعد نرانید
“سعادت من سیادت توست”